حتی امیدواری ام هم، تجربی است. به این هم می گویند امید؟!
آگاهی ام، تجربی است.
خرده-ریز-بهتر-شدن-هایم، دیفرانسیل های پیشرفتم، جمع می شوند و بردارهای انتقال هر روزم را می سازند. delta Y هایم را.
محرم که می شود، در من ضرب می شوی.
و بردار انتقالم، به جای Integral dx می شود Integral e^x.dx.
نه، تو بیشتری. خیلی از نمایی بیشتری... x^x ای.
آن چه که می بینم، تجربه ام، delta Y است.
بگذار شرم نکنم، و بگویم، که داشتم کور می شدم... مترم داشت وارونه می شد. کم نمانده بود تا Y را Y- ببینم.
خودت رخ نمودی که دیدمت.
تو اصلاحاتی. تو بزرگی.
بینایم کردی. در من ضرب شدی. افزایش یافتم. افزایشم دادی.
آگاهی ام، تجربی است.
خرده-ریز-بهتر-شدن-هایم، دیفرانسیل های پیشرفتم، جمع می شوند و بردارهای انتقال هر روزم را می سازند. delta Y هایم را.
محرم که می شود، در من ضرب می شوی.
و بردار انتقالم، به جای Integral dx می شود Integral e^x.dx.
نه، تو بیشتری. خیلی از نمایی بیشتری... x^x ای.
آن چه که می بینم، تجربه ام، delta Y است.
بگذار شرم نکنم، و بگویم، که داشتم کور می شدم... مترم داشت وارونه می شد. کم نمانده بود تا Y را Y- ببینم.
خودت رخ نمودی که دیدمت.
تو اصلاحاتی. تو بزرگی.
بینایم کردی. در من ضرب شدی. افزایش یافتم. افزایشم دادی.
و دریغا، من، پیوسته خود را تقسیم خواهم کرد...
پیوسته خود را تقسیم خواهم کرد...
تو بیشتری. تو از توابعِ متعالی هم، متعالی تری.
---
شرح و تفصیل:
ببخشید. می دونم خیلی ریاضی شد. دلم نمیاد توضیح بدم، ولی مجبورم.
نمی دونم کار درستی می کنم که توضیح می دم یا نه.
نمی دونم کار درستی می کنم که توضیح می دم یا نه.
Delta Y، یعنی تغییراتِ کمّیتِ Y.
Integral (انتگرال) گرفتن از یه کمّیت، جمع کردنِ مقادیرِ ریزِ اون کمیّت ه. به این مقادیرِ ریز، می گیم دیفرانسیل، مثلِ dx.
توابعِ متعالی، توابعِ پیچیده تر از توابعِ معمول هستند، و عمدتاً مقادیرِ خیلی بزرگ تر از توابع معمولی رو می شه باهاشون تولید کرد. (سرنوشت بدی در انتظارِ کسیه که این وسط بخواد ایراد ریاضی بگیره و بگه همه شون این طوری نیستند!)
توابعِ نمایی هم مثلِ: 2 به توانِ x (^ علامت توانه، توی تایپ)
Integral (انتگرال) گرفتن از یه کمّیت، جمع کردنِ مقادیرِ ریزِ اون کمیّت ه. به این مقادیرِ ریز، می گیم دیفرانسیل، مثلِ dx.
توابعِ متعالی، توابعِ پیچیده تر از توابعِ معمول هستند، و عمدتاً مقادیرِ خیلی بزرگ تر از توابع معمولی رو می شه باهاشون تولید کرد. (سرنوشت بدی در انتظارِ کسیه که این وسط بخواد ایراد ریاضی بگیره و بگه همه شون این طوری نیستند!)
توابعِ نمایی هم مثلِ: 2 به توانِ x (^ علامت توانه، توی تایپ)
2^x
مهم اینه: این دو انتگرال رو مقایسه کنید:
delta Y = integral dx
delta Y = integral x^x.dx
حالا می فهمم که توضیح دادنم کار درستی نبود! یک تراژدی بود.
---
پیشنهاد:
این نوشته ی گلرخ رو بخونید، توی بلاگ 360 ش http://360.yahoo.com/golrokhn : تهران، دی ماه 1387
بلاگش رو هم ببینید: http://golrokhn.blogspot.com
هر دو دوست داشتنی اند. زبانش خیلی از من گویاتره. محتوا رو هم که اصلاً مقایسه نمی کنیم. :)
این نوشته ی گلرخ رو بخونید، توی بلاگ 360 ش http://360.yahoo.com/golrokhn : تهران، دی ماه 1387
بلاگش رو هم ببینید: http://golrokhn.blogspot.com
هر دو دوست داشتنی اند. زبانش خیلی از من گویاتره. محتوا رو هم که اصلاً مقایسه نمی کنیم. :)
ba in ravesh adama mitoonan be khodeshoon talghin konana ke daran pishraft mikonan
پاسخحذفvali be ghole to pishrafte adama ba tavajoh be tabe pishrafteshoon ba ham tafavot mikone
vali hala ke ma sorate pishraftemoon daste khodemoone chera tabehaye khoobo entekhab nakonim
mishe mesle X^X bood va mishe mesle 1/9999 X bood
hamin.....
.. aaalii bood milad jan.. khoshhalam ke inja ro be man neshoon dadi..
پاسخحذفkheyli webloge doost dashtaniyi bood
..
baz ham mamnoonam
(sare forsat ba ham gape toolani tar mizanim)
golrokh
سلام
پاسخحذفخیلی خوب بود.
"محرم که می شود، در من ضرب می شوی."
"و دریغا، من، پیوسته خود را تقسیم خواهم کرد..."
"تو بیشتری. تو از توابعِ متعالی هم، متعالی تری."